به ته سيگارهايتان احترام بگذاريد...
نيندازيدشان زيرپا...
چرا آدم ها عادت دارند...
هرکه به پايشان سوخت را...
مي اندازند زير پا...
+نوشته
شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:, ;ساعت23:8;توسط alma; |
|
کاش همیشه در کودکی می ماندیم
تا به جای دلهایمان
سر زانوهایمان زخمی میشد
+نوشته
شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:, ;ساعت23:5;توسط alma; |
|
شاید زمین جهنم سیاره ی دیگری است....
+نوشته
شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:, ;ساعت22:54;توسط alma; |
|
می خواهم خودم را بُر بزنم
شاید این دست " تو " بیایی . . .
+نوشته
شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:, ;ساعت22:46;توسط alma; |
|
روحم نوک پا نوک پا ...
میرود لبه یه تخت مینشیند ،
اشک میریزد آرام آرام !
حوصله ام را سر میبرد
بس که میپیچد صدای هق هق اش در گوشم
+نوشته
شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:, ;ساعت22:38;توسط alma; |
|
دارم به این فکر می کنم که چقدر پیک موتوری توی شهر زیاد است و چند نفر از آنان بچه دارند و چند بچه که بابایشان پیک موتوری است روز جمعه ای نشسته اند پای تلویزیون و این دیالوگ نمایش برنامه فیتیله شبکه ۲ را شنیده اند:
- مگه من پیک موتوری ام؟
- تو از پیک موتوری هم بدتری!...
چیزی جز بغض این متن را همراهی نمی کند!
+نوشته
شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:, ;ساعت22:20;توسط alma; |
|
مترسک را ساختیم کلاغ ها بترسند
حالا سایبان کلاغ ها شده است
تنهایی چه ها که نمی کند...
+نوشته
شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:, ;ساعت3:20;توسط alma; |
|
باشد قبول ما دو خط موازی....
ما بهم نمیرسیم...
فاصله را کم تر کن....
بگذار بهتر ببینمت...
+نوشته
شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:, ;ساعت3:9;توسط alma; |
|